شناسه خبر: ۷۹۷۵
لینک کوتاه کپی شد

قصاب ساواک تهران | ترور اولین رییس ساواک | زندگینامه تیمور بختیار

تیمور بختیار و قصاب تهران که بود ؟ | بیوگرافی تیمور بختیار

زندگینامه، تحصیلات، همسران تیمور بختیار ، فعالیت های نظامی تیمور بختیار و ماجرای ترور او توسط ساواک را برای شما توضیح خواهیم داد. .

تیمور بختیار

پر بازدید

ترینی‌ها :

 تیمور بختیار سپهبد نیروی زمینی شاهنشاهی در فاصله  ۲۱ اسفند ۱۳۳۵ تا ۷ اسفند ۱۳۳۹  ریاست ساواک(سازمان اطلاعات و امنیت کشور)  ایران را بر عهده داشت. او خود نیز از بنیانگذاران ساواک بود.31 مرداد سالروز ترور تیمور بختیار بود که به قصاب تهران نیز معروف است. اما چرا به تیمور بختیار لقب قصاب تهران را داده اند؟ در این مطلب با ما همراه باشید تا شما را با زندگینامه تیمور بختیار بیشتر آشنا کنیم.

تولد تیمور بختیار

تیمور بختیار در جریان جنگ اول جهانی، در ۱۲۹۳ خورشیدی در قلعه دزک در استان چهارمحال و بختیاری زاده شد. خانوادهٔ بختیار از خان‌های بختیاری بودند. پدرش فتحعلی‌خان سردار معظم، سه دوره هشتم، نهم و دهم مجلس شورای ملی به نمایندگی از ایل بختیاری و مردم شهرکرد نمایندهٔ مجلس شورای ملی و از خان‌های بختیاری و نوهٔ لطفعلی خان امیر مفخم (دو دوره وزیر جنگ ایران در دوران قاجار) بود. مادرش بی‌بی کوکب حاجی ایلخانی دختر نصیرخان سردار جنگ، حاکم شهرهای اصفهان، کرمان و یزد و نماینده دوره چهارم شهرکرد در مجلس شورای ملی از خان‌های سرشناس ایل بختیاری بود. او از زنان فرهنگ‌دوست و دانش‌پرور و اولین بانوی سفرنامه‌نویس ایران بود که خاطرات سفرهایش به شهرها و کشورهای مختلف را در قالب کتاب ثبت و منتشر کرد.

همسران تیمور بختیار

همسر نخستِ تیمور بختیار؛ ایران‌خانم نام داشت و دخترِ یکی از قدرتمندترین سران ایل بختیاری؛ سردار ظفر بختیاری بود. همسر دوم وی «قدرت‌خانم» همسر سرهنگ یمینی بود که بختیار به او دلباخته می‌شود و سرانجام با وی ازدواج می‌کند.

سومین همسر بختیار پوران بود، که با وی نیز اقدام به ایجاد رابطه نمود و این ارتباط باعث جدایی پوران از همسرش عباس شاپوری گردید.

وابستگان درباری تیمور بختیار

در آن زمان، بختیاری‌ها در سیاستِ ایران بسیار اثرگذار بودند. ثریا اسفندیاری بختیاری و شاپور بختیار هر دو از عموزادگانِ تیمور بختیار بودند.

مشهورترین صندلی قاجار، که خون ناصرالدین شاه روی آن نقش بسته!

تحصیلات تیمور بختیار

تیمور تحصیلاتِ خود را تا سیکل در اصفهان گذراند و سپس همراه با پسر عمویش شاپور بختیار برای ادامه تحصیل به بیروت رفت و در مدرسهٔ سن ژوزف مشغول به تحصیل شد. در آن زمان، بسیاری از ایرانیان هوادارِ فرهنگِ فرانسه (فرانکوفیل) بودند؛ از جمله: امیرعباس هویدا و حسن پاکروان. وی سپس راهی فرانسه شد و در مدرسهٔ نظامی سن سیر از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۳ تحصیل کرد. بختیار این مدرسه را با درجهٔ ستوان دوم به پایان رساند و پس از دو سال به ایران بازگشت. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۱۲ در آکادمی نظامی تهران مشغول به تحصیل و در سال ۱۳۱۵ وارد هنگ محله جمشیدآباد تهران شد.

تیمور بختیار

فعالیت های نظامی تیمور بختیار

تیمور پس از مدتی برای ادامه خدمت با درجهٔ ستوان یکمی به زاهدان منتقل شد. مقارن جنگ دوم جهانی وی به اصفهان منتقل شد و سپس در ۱۳۲۱ با درجهٔ سروانی به تهران بازگشت و در ۱۳۲۵ به فرماندهی هنگ رسید.

تیمور بختیار در سال ۱۳۲۵ از فرماندهان هنگ سوار حمله بود که در سرکوب حزب دکرات آذربایجان  به رهبری جعفر پیشه‌وری خدمات شایانی به دولت پهلوی ارائه کرد. وی در سال ۱۳۲۶ وارد دانشگاه جنگ شد و دورهٔ دافوس را گذراند. بختیار در همین سال به درجهٔ سرهنگ دومی و در سال ۱۳۲۹ به درجهٔ سرهنگی نائل آمد و فرمانده تیپ ۳ کوهستانی گردید. او در سال ۱۳۳۱ شورش ابوالقاسم خان بختیار عموی خود را در اصفهان دفع کرد و به پاس این موفقیت فرمانده تیپ زرهی کرمانشاه شد.

 درخواست همکاری با امریکا و اخراج از ساواک 

تیمور بختیار به پشت سر گذاشتن مدارج و مناصب نظامی در دستگاه نظامی و امنیتی محمدرضا شاه ادامه داد تا پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فرماندار نظامی تهران شد.

در اسفند ۱۳۳۵ به ریاست سازمان جدیدالتأسیس ساواک منصوب شد. از سال ۱۳۳۶ در کابینه دولت‌های منوچهر اقبال، جعفر شریف‌امامی و علی امینی، معاون نخست‌وزیر و رئیس ساواک شد.تیمور بختیار تا اسفند ۱۳۳۵ و تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت ایران – ساواک – فرماندار نظامی تهران بود اما به دنبال تاسیس ساواک توسط آمریکایی‌ها، محمدرضا شاه تیمور را بهترین گزینه برای ریاست این سازمان اطلاعاتی تازه تاسیس دید.

او که همواره سودای کسب قدرت مطلق و کودتا علیه شاه را در سر داشت پنج سال بعد از کودتای سیاسی - نظامی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در دومین سال حضورش در ریاست ساواک در سال ۱۳۳۷ به آمریکا سفر کرد و با کرمیت روزولت فرمانده کودتاگران و آلن دالس رئیس وقت سازمان جاسوسی آمریکا سیا و وزیر امور خارجه آمریکا ملاقات کرد و صراحتا پیشنهاد کودتا علیه شاه را مطرح کرد.

رئیس سیا پیشنهاد تیمور را قبول نکرد و بر حمایت آمریکا از شاه تاکید کرد و به وزیر خارجه آمریکا نیز توصیه کرد در ملاقات با بختیار اجازه طرح این پیشنهاد را ندهد. البته پیشنهاد تیمور بختیار بعدا به گوش حسین علاء وزیر دربار رسید و او هم بلافاصله آن را به اطلاع شاه رساند، شاه نیز در اسفند ۱۳۳۹ تیمور بختیار را از ریاست ساواک عزل کرد.

بختیار به دشمنی اش با دربار و دیوان پهلوی ادامه داد. او در اردیبهشت ۱۳۴۰ بر علیه علی امینی نخست‌وزیر و تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی موضع گرفت. بختیار در مهر ۱۳۴۰ به اجبار از ارتش شاهنشاهی بازنشسته شد و چهار ماه بعد در بهمن ۱۳۴۰ از ایران تبعید شد. به دستور شاه همه اموال و دارایی‌های تیمور بختیار مصادره شد و همه فرماندهان نظامی و شخصیت‌های سیاسی طرفدار بختیار بازداشت شدند.

تیمور به فاصله کوتاهی از خروج از ایران بر علیه شاه موضع گرفت و شروع به گردآوردن مخالفان رژیم پهلوی در خارج از ایران به گرد خود کرد. او ابتدا به رم و ژنو و بعد به جنوب فرانسه رفت و از آنجا به استان دیاله عراق رفت.

اخراج تیمور بختیار از همه جا

در پی اخراج تیمور بختیار از ساواک و بعد ارتش شاهنشاهی، پرونده‌ای قضایی مالامال از قتل، غارت، فساد اخلاقی و شکنجه علی او در ساواک تشکیل شد و برای اجرا به دادستانی تهران فرستاده شد. با ورود بختیار به فرانسه، دادستان وقت تهران به استناد قانون استرداد مجرمین بین ایران و فرانسه خواستار استرداد وی از وزیر دادگستری فرانسه شد اما تابعیت عراقی بختیار مانع از این کار شد.

با این حال دولت وقت فرانسه به شاه ایران وعده داد تا زمان حضور تیمور بختیار در فرانسه، پلیس مخفی فرانسه مراقب رفتار اوست و به ساواک گزارش روزانه می‌دهد.

به دعوت مقامات وقت رژیم بعث عراق بختیار عزم سفر به بغداد از طریق خاک لبنان کرد اما در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۷ در فرودگاه لبنان به اتهام حمل غیر قانونی اسلحه بازداشت شد. دولت وقت ایران از این فرصت استفاده کرد و با ارائه مدارک مجرمیت او از دولت وقت لبنان خواستار استرداد بختیار شد اما دولت لبنان به این درخواست توجهی نکرد و او را یک روز بعد آزاد کرد.

علی امینی رئیس دولت وقت ایران هم در واکنش به این اقدام مقامات لبنان در فروردین ۱۳۴۸ روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران با لبنان را قطع کرد.

برخی تحلیل‌گران سیاسی علت این رفتار لبنان و عراق را اختلافات فکری محمدرضا پهلوی با صدام در خصوص ژاندارمی خاورمیانه شاه و همکاری نزدیک او با رژیم صهیونیستی و انتقاد مقامات سیاسی جهان عرب عنوان کردند.

تیمور بختیار در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۷ وارد عراق شد. او از اختلافات و روابط تیره شاه و صدام استفاده کرد و رهبران حزب توده، حزب دمکرات کردستان، سازمان جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی (کا. گ.ب)، جبهه ملی، ناراضیان ارتش، فئودال‌ها، مخالفین تئوری اصلاحات ارضی و مخالفان رژیم پهلوی در خارج ایران را گرد خود جمع کرد و تشکیلاتی فعال بر علیه حکومت پهلوی در عراق به وجود آورد.

بر اساس گزارش ماموران ساواک در عراق، رژیم بعث در شهر بغداد علاوه بر اختصاص یک گروهان نیروی انسانی برای حفاظت از جان بختیار، امکانات فراوانی در اختیار او قرار داده بود تا همه ناراضیان ایرانی خارج از ایران را گرد آورد و از آنان یک «سازمان آزادیبخش» علیه رژیم پهلوی تشکیل داد.

او هر چه کرد تا بتواند حمایت حضرت آیت‌الله سید روح‌الله موسوی خمینی را در آن مقطع زمانی که چهارمین سال تبعیدش را در نجف اشرف می‌گذراند، جلب کند نتوانست. بختیار حتی یک بار به صورت ناشناس به همراه استاندار نجف به دیدار امام خمینی رفت اما اجازه نیافت تا خواسته‌اش را با امام در میان گذارد.

تیمور بختیار

نقشه ترور تیمور بختیار توسط ساواک

تیمور بختیار به صورتی غیابی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۴۸ در دادگاه عالی شماره یک دادرسی ارتش محاکمه و حکم اعدامش صادر شد. با ابلاغ این حکم به ساواک، این سازمان مخوف برای ترور تیمور برنامه‌ریزی کرد.

ساواک برای اجرایی کردن قصدش اقدام به شناسایی یک ناراضی ارمنی اخراج شده از ارتش شاهنشاهی با نام مستعار «فرهنگ ماه نشان» کرد. اگلن به دلیل عضویت در حزب توده از ارتش بازخرید شده بود. فرهنگ با درجه استوار یکمی از ارتش بازخرید و اخراج شده بود و به عنوان مامور نفوذ ساواک به صورت مخفیانه و غیرقانونی از ایران خارج شد و به ژنو نزد بختیار رفت.

فرهنگ توانست با جلب اعتماد بختیار یکی از محافظان خانواده‌اش شود. بنا بر اسناد بجا مانده از ساواک، فرهنگ برای همکاری با ساواک ۵ شرط گذاشت و با مقامات وقت این سازمان امنیتی به توافق رسید.

خروج غیرقانونی اش از کشور بخشیده شود، بعد از بازگشت به ایران با یک درجه ترفیع با درجه ستوان سومی به استخدام مجدد ارتش درآید، ۲۵۰ هزار تومان به عنوان پاداش دریافت کند، تا زنده است یک خانه سازمانی در اختیارش باشد و از تاریخ بازخریدش در ارتش تا تاریخ بازگشت به ایران بدون در نظر گرفتن پولی که به خاطر بازخرید دریافت کرده بود، حقوق بازنشستگی بگیرد و این مبلغ یکجا به حسابش واریز شود. همچنین با مقامات وقت ساواک توافق کرد بعد از عملیات ترور، به سرعت از مهلکه نجات داده شود.

فرهنگ برای پیاده کردن هدف ساواک نیاز به حضور مستمر کنار بختیار و خانواده‌اش داشت چرا که تیمور بختیار نسبت به هر نوع جابجایی بدون اطلاعش عکس‌العمل شدید نشان می‌داد و این مسئله احتمال لو رفتن عملیات ترور را بیشتر می‌کرد. این مشکل در تیر ۱۳۴۹ برطرف شد.

با وجودی که بختیار با کشف قرائن و شواهدی مدتی بود احساس ناامن شدن خانواده‌اش توسط ساواک را پیدا کرده بود اما به فرهنگ سوءظن پیدا نکرده بود به همین دلیل بختیار وی را مأمور انتقال خانواده‌اش از ژنو به بغداد کرد. این مأموریت در تیر ۱۳۴۹ اجرایی شد.

بختیار در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۴۹ تصمیم گرفت در پوشش شکار در استان دیاله عراق، برخی اقدامات مرزی بین عراق و ایران را مورد بررسی قرار دهد. در سفر بختیار به دیاله اگلن ماطاوسیان (فرهنگ)، عباسعلی شهریاری و اردشیر قلی‌خانی به عنوان محافظان ایرانی به همراه ۵ محافظ عراقی همراه بختیار شدند.

نقش تیمور در کودتای سیاه

براساس برنامه‌ریزی انجام شده تیمور بختیار با نیروها و تجهیزات جنگیِ تیپ کرمانشاه در حال آماده شدن برای حرکت به سمت تهران بود که سرلشکر محمدحسن اخوی از فرماندهان ایرانی عملیات آجاکس بعد از ظهر ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در تماس تلفنی به او خبر از سقوط دولت مصدق و استقرار کودتاچیان تحت فرماندهی تیمسار فضل‌الله زاهدی در تهران داد و شکست واحدهای زرهی طرفدار نخست‌وزیر را اعلام کرد و به او دستور داد پیاده‌نظام تحت امر خود را بدون انتقال واحد توپخانه و تانک‌های تیپ کرمانشاه، به تهران بفرستد.

تیمور بعد از ورود به تهران، قوای تحت امر را در نقاط حساس شهر مستقر کرد و خود را به تیمسار فضل‌الله زاهدی رهبر کودتاچیان معرفی کرد.

حرف‌شنوی و اقدامِ تیمور بختیار موجب شد زاهدی از شاه برایش درخواست یک درجه تشویقی کند، شاه هم بعد از برگشت پهلویِ پسر از رم ایتالیا به پاس خدمات تیمور بختیار او را به درجه سرتیپی مفتخر کرد و او را به فرماندهی لشکر ۲ زرهی ارتش منصوب کرد.

تیمور بختیار یکی دو ماه بعد به عضویت دادگاه عادی نظامی درآمد و در تاریخ اول دی ۱۳۳۲ جایگزین سرتیپ فرهاد دادستان در فرماندار نظامی تهران و حومه شد.

تیمور بختیار پس از نشستن بر صندلی فرماندار نظامی تهران و حومه، بسیاری از اعضای نهضت ملی، حزب توده و جمعیت فداییان اسلام را دستگیر، زندانی، شکنجه و اعدام کرد.

در دوره او محل چاپ زیر زمینی روزنامه‌های «ظفر» و «مردم» در منطقه داوودیه و برخی مراکز پخش جراید و همچنین انبارهای اسلحه سبک حزب توده شناسایی و برچیده شد.

بزرگترین موفقیت بختیار در سال ۱۳۳۳ و با کشف سازمان نظامی حزب توده در داخل ارتش رقم خورد. با کشف شبکه این سازمان، بیش از ۶۰۰ افسر، درجه‌دار و دانشجوی حزب توده در ارتش شناسایی، دستگیر، برکنار یا اعدام شدند.

در دوره تصدی فرمانداری نظامی، سه نفر از معروف‌ترین چهره‌های مخالف حکومت از جمله دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه دولت دکتر مصدق، حجت الاسلام والمسلمین سید مجتبی میرلوحی معروف به مجتبی نواب‌صفوی رییس جمعیت فداییان اسلام به همراه هسته مرکزی این تشکل سیاسی و خسرو روزبه عضو برجسته حزب توده و افسران ارشد ارتش شاهنشاهی دستگیر و اعدام شدند.

درندگی و جسارت تیمور بختیار به درجه‌ای رسید که در جلسه بازجویی از عبدالحسین واحدی، ضارب سپهبد علی رزم‌آرا و از اعضای اصلی جمعیت فداییان اسلام پس از فوحش رکیک تیمور به او و واکنش واحدی، به ضرب شلیک پنج گلوله تیمور به قتل رسید.

تیمور بختیار برای منحرف کردن فکر خانواده واحدی و افکار عمومی مردم و جمعیت فداییان اسلام، چند سناریو ساخت و منتشر کرد. از جمله فرار حجت‌الاسلام واحدی با لباس روحانیت آن هم حین انتقال از اهواز به تهران که برای ترور حسین علاء و جلوگیری از پیوستن ایران به پیمان سنتو به خوزستان سفر کرده بود و تصمیم داشت به بغداد برود اما به موقع دستگیر و به وسیله خودروی نظامی به تهران برگردانده شد اما در بین راه فرار کرد و ماموران او را با شلیک گلوله، کشتند.

همین ماجرا پس از تیره شدن رابطه تیمور بختیار با محمدرضا شاه، جور دیگری بیان شد. تیمور به سید محمدتقی برادر بزرگ‌تر عبدالحسین پیام داد که ضارب برادرش حسین آزموده بود.

در پیام تیمور بختیار آمد: «ما بختیاری‌ها، به سادات حرمت می‌گذاریم و دست به خون ایشان آلوده نمی‌کنیم! برادرت را حسین آزموده زد و به نام من تمام شد، گفتم که بدانی.»

حسین فردوست در خاطراتش با اشاره به خصلت و خوی درندگی تیمور بختیار پس از انتصاب به عنوان فرماندار نظامی تهران، نوشت: «قدرت واقعی را به دست گرفت. او دیگر آن جوان زن و بچه دوست ایلیاتی نبود و مست قدرت شده بود. در مقام فرمانداری نظامی تهران بیدادها کرد و هر کس را که آمریکا و انگلیس و یا محمدرضا می‌خواست از دم تیغ می‌گذراند.

توده‌ای‌ها را قلع و قمع کرد، فداییان اسلام را به طرز فجیعی به جوخه اعدام سپرد، پادگان مرکز ۲ زرهی را به یک شکنجه‌گاه تمام و کمال تبدیل کرد و به جان زنان و دختران ایرانی خرس انداخت و حتی از اذیت و آزار پیرمرد محترمی چون آیت‌الله کاشانی نیز فروگذار نکرد.»

لقب قصاب تهران برای تیمور بختیار

میزان درندگی تیمور بختیار طی سه سال فرماندار نظامی تهران به حدی رسید که مردم تهران به او لقب «قصاب تهران» دادند.  اودر سرکوب فداییان اسلام و دیگر احزاب سیاسی کمال قصاوت قلب را به خرج داد. تیمور بختیارتوده‌ای‌ها را قلع و قمع کرد، فداییان اسلام را به طرز فجیعی به جوخه اعدام سپرد، پادگان مرکز ۲ زرهی را به یک شکنجه‌گاه تمام و کمال تبدیل کرد و به جان زنان و دختران ایرانی خرس انداخت و حتی از اذیت و آزار پیرمرد محترمی چون آیت‌الله کاشانی نیز فروگذار نکرد

ترور تیمور بختیار

طبق گزارش ساواک، «پس از ورود خودروی حامل بختیار به استان دیاله در منطقه‌ای بیشه‌زارمانند به نام «سعدیه» در نزدیکی مرز ایران و عراق از خودروها پیاده شدند. چون هوا گرم بود قدری نوشابه نوشیدند و مدتی در سایه توقف کردند. در این بین بختیار از عباسعلی شهریاری خواست با هم به گوشه‌ای بروند و گفت که با وی کار دارد. آن دو در گوشه‌ای سرگرم صحبت بودند و محافظان مسلح عراقی نیز از دور مراقب‌شان بودند.

بهترین فرصت برای اجرای نیت فرهنگ به وجود آمد. او به دور از چشم قلی‌خانی از پشت سر به بختیار شلیک کرد و موجب زخمی شدن او شد. صدای تیراندازی بلند شد و محافظان عراقی فورا عکس‌العمل نشان داده و به سوی فرهنگ و قلی‌خانی تیراندازی کردند. قلی‌خانی به خیال آن که نقشه‌ای از جانب عراقی‌ها علیه بختیار در جریان است، به همراه فرهنگ به سوی آنان تیراندازی کردند. در این زد و خورد یک سرگرد عراقی و نظامی دیگری که متصدی بی‌سیم بود کشته شدند.

قلی‌خانی در فرصتی که با پوشش بیشه‌زار به دست آورد به سمت مرز ایران فرار کرد و شهریاری نیز بی‌خبر از آنچه در حال وقوع است، خبر تیر خوردن بختیار را به فرهنگ داد و خود نیز به سمت مرز گریخت. فرهنگ نیز از ناحیه پا زخمی شد و لنگ لنگان خود را در گوشه‌ای پنهان کرد اما با ورود نیروهای جدیدالورود عراق به منطقه به سرعت شناسایی و بازداشت شد.

پیکر خون‌آلود تیمور بختیار توسط نیروهای امنیتی عراق به بیمارستان الرشید بغداد منتقل شد.

دستگاه اطلاعاتی عراق محافظان، پیشخدمت‌ها، نگهبان و آشپز بختیار را دستگیر کرد تا علت حادثه را بفهمد.

فرهنگ زیر شکنجه مأموران عراقی به همه ارتباطاتش با ساواک اعتراف کرد. او بعدا به همراه ۵ محافظ مسلح عراقی به اتهام خیانت در حفاظت از جان تیمور بختیار اعدام شدند.

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ترینی‌ها هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ترینی‌ها هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد