وحشتناک ترین اختلالات روانی | اختلالات روانی عجیب
15 تا از نادرترین و ترسناک ترین اختلالات روانی دنیا!
برخی از اختلالات روانی نه فقط برای بیمار، بلکه برای اطرافیان هم به شدت ترسناک است. اما این اختلالات جزو موارد نادر هستند.
فرض کنید از اختلالات روانی رنج می برید، که متقاعد می شوید کتاب خوردنی است و یا همه افراد قصد آسیب زدن به شما را دارند؟ بدون شک این اختلالات روانی نه تنها بیمار را اذیت می کند، بلکه اطرافیان او را نیز به شدت ترسانده و آزار می دهد. همراه ما باشید تا با ترسناک ترین اختلالات روانی در جهان آشنا شوید.
1- سندرم آلیس در سرزمین عجایب
شاید داستان آلیس در سرزمین عجایب کاملا فانتزی باشد اما یکی از عجیبترین تجربه های آلیس شبیه به یک اختلال ترسناک روانی است. سندرم آلیس در سرزمین عجایب، که سندرم تاد هم نامیده میشود، باعث میشود محیط پیرامون فرد پریشان به نظر برسد. درست همانطور که جثه ی آلیس از خانه بزرگتر میشد، افراد مبتلا به سندرم آلیس در سرزمین عجایب صداها را بلندتر یا ضعیفتر از واقعیت میشنوند، اشیاء را بزرگتر یا کوچکتر از واقعیت میبینند و حتی درک دقیق بافت و زمان را از دست میدهند. این اختلال رعب انگیز، که مثل تجربه ی خوردن LSD بدون مصرف مواد است، حتی تصویر خود فرد را هم متزلزل میسازد. خوشبختانه، سندرم آلیس در سرزمین عجایب بسیار نادر است و در اکثر موارد روی افراد بیس سالهای تاثیر میگذارد که سابقه ی مصرف مواد یا تومور مغزی دارند.
2- سندرم دست بیگانه
اگرچه سندرم دست بیگانه اغلب در پیرنگ داستانهای ترسناک مورد استفاده قرار میگیرد، ولی صرفا محدود به دنیای تخیل نمیشود. افراد مبتلا به این اختلال ترسناک، ولی خوشبختانه نادر، کاملا کنترل دست یا یک عضو بدن خود را از دست میدهند. در اغلب موارد عضو غیر قابل کنترل بدون اختیار فرد ذهن را تحت سلطه ی خود در می آورد و این افراد گزارش داده اند که عضو «بیگانه» تلاش میکند خود فرد یا دیگری را خفه کند، لباس را پاره کند یا تا جایی بدن را بخاراند که خون بیاید. در اغلب موارد سندرم دست بیگانه در بیماران مبتلا به آلزایمر یا کروتزفلد جاکوب یا درنتیجه ی جراحی مغز هنگام شکافته شدن دو نیمکره ظاهر میشود. متاسفانه، این سندرم هیچ درمانی ندارد و افراد مبتلا به آن اغلب دستان خود را مشغول نگه میدارند یا از دست دیگر خود استفاده میکنند تا دست بیگانه کنترل شود.
3- آپوتمنوفیلیا
این وضعیت که اختلال تمامیت بدن و اختلال هویت قطع هم نام دارد، یک نوع اختلال عصبی است که فرد در آن میل شدیدی به قطع یا آسیب رساندن به عضو سالم خود دارد. اگرچه اطلاعات زیادی درمورد این اختلال عجیب و ترسناک در دست نیست، باورها بر این است که در اثر بروز آسیب در نیمه ی راست مغز رخ میدهد. از آنجاییکه اکثر جراحان طبق درخواست فرد مبتلا به آپوتمنوفیلیا حاضر به قطع عضو سالم نیستند، افراد مبتلا به این اختلال حس میکنند مجبورند که خود دست به کار شوند- که سناریوی خطرناکی است. کسانیکه به واسطه ی پزشک دست به قطع عضو زده اند، حتی بعد از جراحی نیز از تصمیم خود راضی هستند.
4- بونتروپی
افرادی که از اختلال روانی بسیار نادر اما ترسناک بونتروپی رنج میبرند باور دارند که گاو هستند و اغلب این باور تا جایی پیش میرود که مانند گاو رفتار میکنند. حتی گاهی این افراد در مزرعه و کنار دیگر گاوها مشاهده میشوند که چهار دست و پا راه میروند و طوری علف میچرند که انگار عضو واقعی گله هستند. به نظر میرسد این افراد نسبت به عملکرد خود آگاه نیستند و این امر باعث شده محققان به این باور برسند که این اختلال عجیب روانی ناشی از رویا یا حتی هیپنوتیزم است. جالب است بدانید که به باور برخی در انجیل هم به این بیماری اشاره شده زیرا مسخ شدن پادشاه بخت النصر و علف خوردن او مثل گاو نر را توصیف میکند.
5- توهم کاپگراس
نام این اختلال برگرفته از نام یک روانپزشک فرانسوی، جوزف کاپگراس، است که به نظریه ی توهم همزاد علاقه داشت. فرد در این اختلال روانی باور دارد که جای اطرافیان او با متظاهران عوض شده است. به علاوه، معمولا این متظاهران قصد دارند به فرد صدمه بزنند. مثلا، یک خانم 74 ساله مبتلا به توهم کاپگراس کم کم به این باور رسید که یک متظاهر جای همسرش را گرفته و میخواهد به او آسیب برساند. اختلال کاپگراس نسبتا نادر است و اغلب بعد از بروز آسیب به مغز یا در کسانیکه دچار زوال عقل، شیزوفرنی یا صرع هستند دیده می شود.
6- لیکانتروپی بالینی
افراد مبتلا به این اختلال مانند کسانیکه دچار بونتروپی (که در بالا توضیح داده شد) هستند، باور دارند که می توانند تبدیل به حیوان، گرگ و گرگنما، شوند (البته گاهی دیگر گونه های حیوان هم شامل این اختلال می شود). افراد مبتلا به لیکانتروپی بالینی همراه با این باور، کم کم شبیه به حیوان رفتار می کنند و اغلب در جنگل و سایر مناطق پر درخت قایم می شوند یا زندگی میکنند.
7- توهم کوتارد
توهم کوتارد با علاقه ی طبیعی به سریال مردگان متحرک و دیگر عناصر گرایش فعلی به دنیای زامبی ها فرق میکند. فرد مبتلا به این اختلال ترسناک معتقد است که به معنای واقعی کلمه مرده ی متحرک یا شبح است و بدنشان دارد می پوسد یا تمام خون و اندام داخلی خود را از دست داده. احساس پوسیدگی بدن بخشی از توهم است و تعجبی نیست که بسیاری از افراد مبتلا به توهم کوتارد دچار افسردگی شدید می شوند. در بعضی از موارد، این توهم باعث میشود فرد خودش را از گرسنگی بکشد. نخستین بار یک عصب شناس به نام جولز کوتارد در سال 1880 این اختلال ترسناک را معرفی کرد. البته خوشبختانه، ثابت شده که توهم کوتارد به شدت نادر است. مشهورترین مورد توهم کوتارد در هائیتی اتفاق افتاد و مردی در آنجا کاملا باور داشت که در اثر ایدز جان خود را از دست داده و در جهنم به سر میبرد.
8- سندرم دیوژن
معمولا از این سندرم با نام «احتکار» یاد میشود و یکی از اختلالات روانی است که بیشتر از بقیه برداشت اشتباهی از آن شده است. این سندرم که نام خود را از فیلسوف یونانی، دیوژن از سینوپه (که به طرز طعنه آمیزی مینیمالیست بود)، گرفته، معمولا با علائمی نظیر میل شدید به جمع کردن کالاهای به ظاهر تصادفی شناخته میشود که فرد بعدا به آنها وابستگی عاطفی پیدا میکند. افراد مبتلا به سندرم دیوژن علاوه بر احتکار غیر قابل کنترل، اغلب نسبت به خود و دیگران به شدت بی توجه میشوند، ترک اجتماع میگویند و از رفتار و عادت خود شرم نمیکنند. این اختلال در بین سالمندان، افراد مبتلا به جنون و کسانیکه در یک مقطع از زندگی طرد و ترک شدند یا محیط خانوادگی ثابتی نداشتند شایع است.
9- اختلال تجزیه ی هویت
اختلال تجزیه ی هویت (DID)، که در گذشته اختلال چندشخصیتی نامیده میشد، یک بیماری روانی وحشتناک است که در فیلم و سریال بسیار به آن برمیخوریم اما به شدت اشتباه درک شده است. به طور کلی، کمتر از 1% از افراد مبتلا به اختلال تجزیه ی هویت 3-2 شخصیت دارند (و گاهی بیشتر). این افراد مرتبا بین شخصیت های خود در گردش هستند و ممکن است چند ساعت یا چند سال روی یک شخصیت ثابت بمانند. ممکن است هر زمان و بدون هشدار قبلی بین هویت های خود جابه جا شوند و متقاعد ساختن فرد به این که مبتلا به این اختلال است تقریبا غیر ممکن می باشد. به همین دلیل، افراد مبتلا به اختلال تجزیه ی هویت نمیتوانند زندگی عادی داشته باشند و معمولا در تیمارستان زندگی میکنند.
10- اختلال ساختگی
اکثر افراد با اولین نشانه های آبریزش بینی از فکر به سرماخوردگی یا بیماری احتمالی به خود میلرزند اما افراد مبتلا به اختلال ساختگی اینطور نیستند. دغدغه و میل به بیماری ویژگی این اختلال ترسناک است. درواقع، اکثر افراد مبتلا به اختلال ساختگی عمدا خودشان را مریض میکنند تا خدمات درمانی دریافت کنند (این مورد با خودبیمار انگاری فرق دارد). گاهی افراد صرفا خودشان را به مریضی میزنند، حیله ای که شامل داستان های من درآوردی، فهرست بلندی از علائم و رفتن از یک بیمارستان به بیمارستان دیگر می شود. این دغدغه ی بیماری اغلب ریشه در آسیب روحی در گذشته یا بیماری جدی دارد. اختلال ساختگی کمتر از 5% از جمعیت کلی را تحت الشعاع قرار میدهد و اگر چه درمانی ندارد اما اغلب با روان درمانی قابل کنترل است.
11- سندرم کلوور-بوسی
فرض کنید میل به خوردن کتاب داشته باشید یا بخواهید با ماشین رابطه ی جنسی برقرار کنید. این مورد در رابطه با افراد مبتلا به سندرم کلوور-بوسی حقیقت دارد. سندرم کلوور-بوسی یک اختلال روانی ترسناک است که با علائمی نظیر از دست دادن حافظه، میل به خوردن اشیای غیر خوراکی و جاذبه ی جنسی نسبت به اشیای بیجان مانند اتومبیل شناخته میشود. تعجبی ندارد که این افراد اغلب در تشخیص اشیاء یا افراد آشنا به مشکل برمیخورند. تشخیص این اختلال روانی ترسناک دشوار است و به نظر میرسد در نتیجه ی آسیب شدید به حافظه ی موقت مغز رخ میدهد. متاسفانه، درمانی برای سندرم کلوور-بوسی وجود ندارد و فرد مبتلا به آن اغلب تا پایان عمر در این وضعیت باقی میماند.
12- اختلال وسواس فکری-عملی
اگرچه اسم اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) به گوش خیلی ها خورده و اغلب مورد تمسخر قرار میگیرد، تعداد کمی به درک کامل نسبت به آن رسیده اند. این اختلال به طرق مختلف نمود پیدا میکند اما اغلب با علائمی مانند ترس شدید، اضطراب و نگرانی های مداوم همراه است. افراد مبتلا به این اختلال تنها از طریق تکرار اعمال، مانند دغدغه ی تمیزکاری، میتوانند از شر چنین احساسات طاقت فرسا خلاص شوند. بدتر از همه اینکه، این افراد اغلب نسبت به غیر منطقی بودن ترسهای خود آگاه هستند اما این آگاهی چرخه ی تازهای از اضطراب را به دنبال می آورد. این اختلال تقریبا 1% از جمعیت را تحت الشعاع قرار میدهد و اگرچه دانشمندان از علت دقیق آن مطمئن نیستند، باورها بر این است که مواد شیمیایی مغز از عوامل موثر در بروز این اختلال است.
13- سندرم پاریس
سندرم پاریس یک اختلال روانی عجیب و موقتی است که باعث میشود فرد هنگام مسافرت به شهر پاریس کاملا اختیار خود را از دست بدهد. جالب است بدانید به نظر میرسد این اختلال در بین مسافران ژاپنی بیشتر شایع باشد. از بین تقریبا 6 میلیون مسافر ژاپنی که سالانه از پاریس دیدن می کنند، 2-1 جین دچار اضطراب شدید، زوال شخصیت، زوال واقعیت، افکار آزاردهنده، توهم و هذیان های دقیقی میشوند که خبر از سندرم پاریس میدهد. پزشکان تنها میتوانند دلیل این اختلال را حدس بزنند. از آنجاییکه اکثر افرادی که دچار سندرم پاریس میشوند سابقه ی اختلال روانی ندارند، سرنخ اولیه این است که چنین اختلال ترسناک عصبی در اثر موانع زبانی، خستگی جسمی و روحی و واقعیت پاریس در مقایسه با ورژن ایده آل آن اتفاق میافتد.
14- فراموشی تکراری
این اختلال بسیار شبیه به سندرم کاپگراس است اما افراد مبتلا به فراموشی تکراری به جای همزاد قائل شدن برای دیگران، باور دارند که یک موقعیت تکثیر شده. این باور به روشهای مختلف نمود پیدا میکند اما فرد مبتلا همیشه معتقد است که یک موقعیت همزمان در دوجا وجود دارد. اصطلاح «فراموشی» تکراری نخستین بار در سال 1903 توسط عصب شناسی به نام آرنولد پیک برای معرفی بیمار مبتلا به آلزایمر مورد استفاده قرار گرفت. این وضعیت امروزه بیشتر در افراد دچار تومور، جنون، آسیب مغزی یا سایر اختلالات روانپزشکی مشاهده می شود.
15- سندرم استندال
سندرم استندال یک بیماری روان تنی است که، خوشبختانه، ظاهرا موقتی است. زمانیکه فرد در یک مکان یا سایر محیط ها در معرض هنر زیاد قرار می گیرد که بسیار زیباست، این اختلال رخ میدهد. افرادی که ابتلا به این اختلال عجیب و در عین حال ترسناک را تجربه کرده اند میگویند که ناگهان ضربان قلبشان بالا میرود، دچار اضطراب شدید، گیجی، سردرگمی و حتی توهم میشوند. نام سندرم استاندال برگرفته از نویسندهی قرن نوزده فرانسه است که تجربیات خود بعد از سفر به فلورانس در سال 1817 را با جزئیات شرح داده.
ارسال نظر