ناپدید شدن روستایی در ایران با تمام مردمش + ویدیو و تصاویر

روستای آبکار لبد در شهرستان کوهرنگ، دچار حادثه هولناکی شد. این حادثه هولناک که در سال 1377 رخ داد، باعث ناپدید شدن کامل روستای آبکار لبد شد. در ادامه ویدیویی از گزارش هایی که آن سال ها در مورد روستای روستای آبکار لبد منتشر شد را ببینید.

ویدئویی از اخبار صداوسیما در سال ۱۳۷۷ که در آن، گزارشی از ناپدید شدن کامل یک روستا در چهار محال و بختیاری را نشان می‌دهد، مشاهده کنید.

26 سال پیش، روستای لبد در شهرستان کوهرنگ به یکباره ناپدید شد و زیر هزاران هزار خروار خاک در یک چشم به هم زدن برای همیشه در تاریخ مدفون شد. با دلتا همراه باشید.

انگار همین دیروز بود که در شهرستان کوهرنگ طبیعت خروشید و ۵۲ نفر از مردم روستای آبکار لبد بخش بازفت را در یک شب بهاری در خاک فرو برد و زنان و مردان این روستا را در یک چشم برهم زدن در خواب ابدی فرو برد.

نظر یکی از اهالی روستای لبد در شهرستان کوهرنگ

یکی از اهالی بازفت که خود اقوام زیادی را در این حادثه از دست داده اظهار داشت: صدای مهیبی شنیده شده و گرد و غبار عظیمی هوا را تاریک‌تر از شب تیره کرد، انگار محشری بر پا شده بود. پس از انعکاس این صدای عجیب در کوهستان و منطقه، روستاییان پایین دره، فانوس به دست در کنار جاده مشرف به دره مجاور روستای خود کنجکاو شده و سمت صدا را در بالا دست خود که همین روستای لبد است، می‌نگرند.

طبیعت وحشی

رانش زمین در فروردین 26 سال پیش در کوهرنگ چهارمحال و بختیاری روستای لبد در شهرستان کوهرنگ را برای همیشه بلعید و نشان داد انسان خاکی در برابر طبیعت همچنان ضعیف است. روستای آبکار لبد در فروردین ماه سال ۱۳۷۷ در یک شب بارانی بهار زیرآوار کوه برای همیشه مدفون شد و هرگز کسی از ساکنان مانده در خانه‌های آن روستا خبردار نشد.

چند نفر در آن حادثه جان باختند؟

در آن حادثه تاریخی ۵۲ نفر از اهالی روستای لبد شهرستان کوهرنگ در زیر هزاران هزار تن خاک مدفون شدند و تنها از کل اهالی این روستا ۱۳ نفر که در آن شب در روستا نبودند زنده ماندند و حادثه ریزش و رانش کوه و مدفون شدن روستای لبد نیز از طریق روستا‌های اطراف اعلام شد.

کاربری توئیتری به نام «حفله لانژ» در این باره نوشت:

«چهره این گوینده اخبار و آن خبر سال هاست که از ذهنم پاک نمی‌شود، امروز داشتم اینستا رو چک می‌کردم که اتفاقی دیدمش... میلیون ها تن خاک از قلّه کوه رو به رو جدا شده و به جای ریزش به دره به دامنه کوه مقابل پرتاب شده و روستایی را مدفون کرده بود! اکیپ های مختلف برای خاک برداری و حفاری به محل اعزام شدند، پدرم کارمند اداره راه استان بود و همان روز به محل حادثه رفت، در نهایت مشخص شد میزان خاک آوار شده به حدی است که هرگز امکان دسترسی به روستا وجود ندارد، در نهایت همین گزارشگر در اخبار استان اعلام کرد که عملیات متوقف شد! بابام هیچ وقت آدم خرافاتی نبود، در تمام عمر هیچ چیز خرافی یا متافیزیکی را قبول نداشت، هرگز از فیلم هایی با موضوعات ماوراء الطبیعه لذت نمی‌برد، در تمام عمر تنها حرف عجیبی که ازش شنیدم روز برگشتنش از این روستا بود:

"شاید آدم های این روستا جای دیگه ای زنده باشند! "

این حادثه به حدی عجیب بود که حتی توضیحات و توجیهات کارشناسان زمین شناسی هم نتوانست نظر آدم هایی که صحنه را از نزدیک دیده بودند عوض کند! از طرفی هیچ انفجاری هم نمی‌تواند این میزان سنگ و خاک را از قله کوه به دامنه کوه مقابل پرتاب کند به قول همشهری عزیزم در فیلم: این معجزه الهیه!